صدراصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

فرشته كوچك من

چهارده ماهگی

سلام عشق مامان پسرم ببخشید که بازم با تاخیر نوشتم خداروشکر عروسی هم به خوبی برگزار شد و سرمون تقریبا خلوت شد .تو عروسی هم وقتی آهنگ گذاشتن اولین نفری که رفت وسط و رقصید شما بودی عزیزم.شما همچنان 6تا دندون داری .اکثرا هم از غذاهای خودمون میخوری یعنی دیگه تقریبا همه چی میخوری.خیلی هم دوست داری خودت غذا بخوری که البته نتیجه اش هم معلومه چی میشه دیگه.....   بقیه عکسهادر ادامه مطلب ب را ی عروسی بابایی بردت آرایشگاه وموهاتو کوتاه کرد شما هم خیلی اقا نشسته بودی و هییچی هم نگفته بودی.   ...
24 ارديبهشت 1392

یه روز خوب..

سلام عسلممممم پنجشنبه گذشته 19/2/92 با دوستای نی نی سایتی و بچه های نازشون رفتیم پارک بانوان.خیلی خوب بود و خوش گذشت با شما وروجکا البته بیشتر وقت ما دنبال شماها بودیم دیگه فرصت نمیکردیم خودمون بشینیم پیش هم و با هم دو کلمه حرف بزنیم ولی بازم خیلی خوب بود جای همه کسایی که نبودن هم خالی بود.   از راست به چپ:طاها.رادین.صدرا.باران.برنا.اوا   بقیه عکسها در ادامه مطلب ...
22 ارديبهشت 1392

سیزده ماهگی

سلام پسر قشنگم ببخشید که این چند وقت کم مینویسم اخه عروسی خاله ناهید در پیشه و یکم شلوغم.شما الان دیگه معنی خیلی از کلمات و میفهمی و خیلی چیزا رو میشناسی مثلا میگم برو فلان چیز و بیار چه اسباب بازی چه وسایل خونه و... میری میاری میگم موهاتو شونه کن میری شونه میاری و میکشی به سرت و خیلی کارهای دیگه تازه خیلی هم به من کمک میکنی تو جابه جایی وسایل و سفره چیدن و جمع کردن قربونت برم .یه کار دیگه هم که یاد گرفتی اینه که اگه قدت به چیزی که میخوای نرسه هر چی بتونی میزاری زیر پات و میری روش تا بتونی اونی که میخوای بر داری من دیگه نمیدونم باید یه سری وسایل و کجا بزارم از دست شماااااااااااااااااا. چکاب سیزده ماهگی هم با تاخیر انجام دادیم ...
2 ارديبهشت 1392
1